چشمان آبی، موهای بور و طلایی و با کمی رنگ و لعاب؛ همینها کافی است تا با کمی گریم (آرایش) و نورپردازی حرفهای به یک مدلینگ تبدیل شوید و یک شبِ به شهرت برسید. این درست همان رویای امروزه برخی از والدین است که دوست دارند با هر ترفندی بچههای خود را به تِرَند فضای مجازی تبدیل کنند.
بیشتر بخوانید:
البته امروزه معرفی و پیدا کردن آتلیههای عکاسی مدلینگ سخت و بعید نیست، چراکه اکثرا یا در فضای مجازی یا به صورت عموم شاهد فراخوان آتلیههای عکاسی هستیم و حتی این فراخوان مهدکودکها را هم درگیر خودش کرده است.
مهدکودکهایی که حاضر هستند، کودکانی که چهره زیباتری دارند را به دفاتر مدلینگ معرفی کنند و حق تبلیغ خودشان را بگیرند و این در صورتی است که حتی خانواده کودکان هم اطلاعی از این منبع درآمد مهدکودکها ندارند و فقط به پیشنهاد مدیر یا مربی مهد فرزندانشان را در رویای به شهرت رساندن، در اختیار دفاتر مدلینگ قرار میدهند.
خبرنگار ما در پوشش مدیر یکی از دفاتر مدلینگ کودک و آتلیه با یکی از مهدکودکهای شرق تهران تماس گرفت و از آنها خواست تا با دفتر مدلینگ همکاری داشته باشند. این مدیر موسسه بیان کرد: ما حاضر هستیم بچههایی که از زیبایی بیشتری بهرهمند هستند را در اختیار شما قرار دهیم، اما اگر در ساعات حضورشان در مهد نباشند، باید اجازه والدین آنها را هم کسب کنید.
او همچنین در ادامه در پاسخ به سوال ما که آیا مبلغی هم در قبال این کار دریافت خواهید کرد؟ گفت: بله! درست است که ما درصدی از سود را از شما نمیگیریم، اما مبلغ ناچیزی به عنوان حق تبلیغ به ازای هر فرد از شما دریافت خواهیم کرد. البته باز عقد این قرارداد منوط به رضایت والدین بچههاست.
مدیر این مهدکودک مبلغ ۶۰۰ تا سقف یک میلیون تومان را برای هر کودک نام برد و اظهار کرد: بچهها هر روز از ساعت ۹ صبح تا ۲ ظهر اینجا هستند، حتی شما میتوانید از اتاقهای بازی و استراحت بچهها برای فضای عکاسی خودتان استفاده کنید.
در ادامه همان طور که مدیر مهدکودک گفته بود، اما این بار با عنوان خبرنگار با والدین کودکان صحبت کردیم. والدینی که صرفا از معروف شدن کودکانشان راضی هستند و اطلاعی از استفاده سودجویان و تأثیر روانی این کار در آینده فرزندانشان ندارند.
مادر یکی از این کودکان گفت: من دو تا بچه دارم و هر دو آنها دختر هستند. زمانی که دختر بزرگم به دنیا آمد، جایی را برای عکاسی نمیشناختم و خودم با دوربین موبایلم از او عکس گرفتم، اما دختر کوچکم از زمان بارداری تا الان که ۴ سال دارد، از او عکسهای آتلیهای دارم. اکنون هم حاضرم اگر جایی باشد و از دخترم به عنوان مدل عکاسی استفاده کنند.
او در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا میدانید شما باید پولی را در قبال در اختیار قرار دادن کودکان، از دفتر مدلینگ بگیرید؟ بیان کرد: فقط یکبار به ما یعنی من و پدرش گفتند که برای عکاسی به دفترشان برویم، من هم چند دست لباس و وسایل دخترم را برداشتم. البته خود آنها هم لباس و وسایل داشتند و بارها آرایش دخترم را عوض کردند، اما پولی به ما ندادند و نهایتا عکسهای دخترم در صفحه اینستاگرامشان به عنوان مدل منتشر شد.
این مادر عنوان کرد: مدلینگ بودن از این سن، به نوعی به شهرت رسیدن است. در حال حاضر هم دخترم شاید تا حدودی به شهرت رسیده باشد.
مادر یکی دیگر از کودکان درباره این نوع کار گفت: پسرم حدود ۶ سال دارد و همسرم عکاس است، روزی که به ما پیشنهاد مدلینگ پسرمان را دادند، من اول قبول کردم، اما پدرش قبول نکرد و اجازه نداد.
او ادامه داد: در قبال این کار اگر به ما پول هم بدهند، پدرش قبول نمیکرد. خودم دوست داشتم، چون میدانم که هم حرفهایتر عکاسی میکنند و هم صحنه مناسبی برای او میچینند و وقت بیشتری برای عکسها میگذارند، اما اینکه عکسهایش دست به دست و صفحه به صفحه در اینستاگرام و صفحات تبلیغاتی بچرخد را نمیپسندم.
آنچه درباره این موضوع بسیار مشهود و قابل لمس است، آینده کودکانی است که از دوران بچگی در فضای مجازی رقم میخورد و وابسته به آمال و رویاهای خانوادههاست. کودکانی که شاید در جوانی آسیبهای بسیاری را از جانب همین رفتار اشتباه خانوادهها متحمل شوند.
سمانه بهزادپور روانشناس و مشاور درباره پدیده مدگرایی در سنین پایین و مدلینگ کودکان گفت: به عقیده من بچهها هم حریم خصوصی دارند و پدر و مادرها به وسیله تجملگرایی و فراخوان آتلیهها و دفاتر مدلینگ از بچهها به عنوان یک ابزار استفاده میکنند و گاها سودجویان آنها را به عنوان منبع درآمد میبینند و سود مالی میبرند.
این روانشناس ادامه داد: وقتی این کودک بزرگ شود، متوجه میشود که از لحظه لحظه زندگیاش سوءاستفاده شده است؛ در واقع این نقض حریم خصوصی بچههاست حریمی که در دست والدین است، اما گاهی به بیراهه میرود.
او با بیان اینکه شهرت و هوش نشان ارزش و برتری کودکان نیست، افزود: متاسفانه خانوادهها خوش تیپ بودن و هوش فرزندانشان را نشان برتری میدانند و مابقی ارزشهای انسانی را نادیده میگیرند، این در صورتی است که جامعه ما نیاز به صفت همدلی، تاب آوری، عزت نفس و مهارت زندگی دارد.
بهزادپور تصریح کرد: البته این نقض حریم شخصی کودکان بخشی به خاطر گذشته پدر و مادرهاست. چه پدر و مادرهایی به دنبال آرزو خود میروند تا کمبود بچگیهایشان را جبران کنند، اما این را نمیدانند که صرفا شادکامی درونی خودشان و فرزندانشان را در مقطعی کوتاه رفع میکنند و ویژگی مهمی ندارد.
یک شبِ، راه صدساله را طی کردن، یا یک شبِ به شهرت رسیدن تب داغی است که پیش از این دامنگیر جوانان و نوجوانان بود که همیشه دوست دارند زیباترین چهره، لباس و به اصطلاح زندگی لاکچری داشته باشند، اما امروزه به لطف چشم و هم چشمیهای مجازی سن لاکچریسم پایین آمده و کودکان سنین ۳ تا ۸ سال را هم درگیر خود کرده است.